هنوز نجواهایش در کنار کرخه و فریاد دردهایش در حاشیه راین به گوش میرسد. جوان بسیجی که تن رنجور و دردکشیدهاش نه درکنار سنگر و هور و خاک تفتیده جنوب که در غربت، سرزمینی که رویاهایش را خاکستر کرد، آرام گرفت. فیلم «از کرخه تا راین» سکویی بود برای دهکردی جوان، با همان فیلم آنقدر دیده شد که حضورش در وادی هنر تضمیین شد .خودش میگوید با گذشت این همه سال آن نقش چیز دیگری بود... حالا علی دهکردی با ورود به دهه پنجم عمر، میانسالی را تجربه میکند و آهسته و پیوسته مسیر حرفهای خود را در دنیای هنر میپیماید. او بازیگری است که طی سه دهه به نقشهای بیشماری جان داده اما هنوز در پی خلق فرصتهای تازه است.
گفت و گو با علی دهکردی شیرین است و پر از خاطره. او که از دوستداران و علاقمندان شبکه آیفیلم است برای ما در مورد سریال «تصویر یک رویا» و روزهای سپری شده صحبت میکند.
دهه هفتاد مجمومههای بی شماری برای تلویزیون ساخته شد که بخش مهمی از آنها در ذهن مردم ماندگار شد. «تصویر یک رویا» هم از آن دست مجموعههایی بود که با خلق داستانی متفاوت، زبانزد خاص و عام شد. ظاهرا برای شما هم این مجموعه خاطرات شیرینی به همراه داشته..
بله این سریال یکی از بهترین و خاطره انگیزترین مجموعههایی است که بازی کردهام. صادق عبداللهی فیلمنامه کامل و قوی نوشته بود و احمد امینی هم که به نظر من کارگردان درجه یکی است بر تمام جزییات کار اشراف داشت. جمعی از بازیگران معتبر و حرفهای هم در آن مجموعه بازی داشتند. امروز که به گذشته نگاه میکنم احساس میکنم کارهای ما درآن سال ها وزن و اعتبار فرهنگی بیشتری نسبت به حالا دارد چرا که این روزها اکثر مجموعهها با سرعت و بیدقتی ساخته میشود. احمد امینی برای ضبط هر پلان و سکانس به اندازه یک فیلم سینمایی وقت و دقت میگذاشت و نتیجه کار قابل پیش بینی است. زمانی که فیلمنامه را خواندم به شدت جذب کار شدم و بعد ها هم با تک تک لحظههای این مجموعه همراه بودم در حقیقت داستان مرا جذب کرده بود و با اشتیاق در قصه غرق شدم. شاید باور نکنید هنوز هم با دیدن این سریال از نتیجه یک کار با استاندار فرهنگی لذت میبرم.
مردم چقدر با این سریال ارتباط برقرار کردند؟
خیلی عالی! بیش از حد تصور... هنوز وقتی به شهرهای مختلف سفر میکنم مردم این کار را به خاطر دارند و در موردش با من صحبت میکنند. این مسئله یک دلیل مهم داشت؛ داستان کلیشهای نبود... قصه به راحتی حدس زده نمیشد و همین تفاوت در ذهن مردم نقش بست. شامه فرهنگی مردم ما برای تشخیص اثر هنری خوب بسیار قوی است و به راحتی کار خوب را از بد تشخیص میدهند. کارهایی که به مردم و شعورشان توهین نکند، آثاری که تصویرهای جدیدی برای مردم خلق کند مورد اقبال قرار میگیرد. در مورد مجموعه تصویر یک رویا هم این اتفاق رخ داد و ماندگار شد.
علی دهکردی با مدیوم سینما به مردم معرفی شد اما مسیر حرفهایش با مجموعههای تلویزیونی گره خورد. این چرخش چقدر آگاهانه و چقدر متاثر از شرایط حرفهای ، دستمزد و...است؟
متاسفانه به دلیل نگاه صرفا اقتصادی برخی تهیهکنندگان، کیفیت کارها بسیار کم شده چون این افراد علاقهمندند که مثلا یک سریال 13 قسمتی در دو ماه ساخته شود طبیعی است که با این نگاه نمیتوان الماس تراشید! باید به یک کار معمولی قانع شد. در سینما شرایط از این هم بدتر است. نگاه تجاری، رابطهها و برخی مناسبات غیرحرفهای بر کارهای سینمایی سایه انداخته، در حال حاضر چهرهها و برخی مولفههای پولساز حرف اول را میزند و همه چیز سطحی شده ، در این شرایط طبیعی است که امثال من از سینما فاصله بگیرند. در تلویزیون و هم سینما کیفیت فدای کمیت شده است.
شاید با توجه به افزایش شبکه های تلویزیونی و رقابت برای جذب مخاطب این تعجیل توجیه پذیر باشد، با کارگردانان جوان که صحبت میکنیم افت کیفیت کارها را نمیپذیرند...
در همه بخشهای تولید یک مجموعه تلویزیونی باید وقت گذاشت از نوشتن فیلمنامه و پیش تولید و روایت تا انتخاب بازیگران و... اگر دقت کنیم در حال حاضر بیشتر مردم برنامههای شبکه آیفیلم و مجموعههای پخش شده را دنبال میکنند، چرا؟ ازحس نوستالژی و تداعی خاطرات که بگذریم، دلیل اقبال شبکه آیفیلم اذعان مخاطبان به کیفیت بهتر کارهای قبلی نسبت به تولیدات کنونی است. الان کارها با عجله تولید میشود و از استانداردهای فکری و فرهنگی خوبی برخوردار نیست. البته به استثنا کارهای فاخر که کارگردانان حرفهای کار میکنند، چون این افراد حاضر نیستند به هر قیمتی کار کنند وکیفیت را فدای سرعت کنند.
خیلی ها معتقدند که علی دهکردی دوران کم کاری را سپری می کند. فعالیت های اجرایی شما در خانه سینما مسبب این کم کاری است یا بی دقتی که بر ساخت آثار هنری مستولی شده؟
مسلما برای امثال ما که با شیوه متفاوتی وارد دنیای تصویر شدیم این طرز کار سخت و دشوار است اما واقعیت این است در سالهای گذشته بحران اقتصادی در کشور ما تولید را در سینما و تلویزیون کم کرده بود و البته هر بازیگری در فراز و نشیب مسیر حرفه ای دوران بی کاری و کم کاری هم دارد، مثلا کسی که جوان اول فیلم های سینمایی بوده الزاما در میانسالی هم نقش اول ساختههای سینمایی نیست. اصولا در سینما و تلویزیون نقشها برای دوره میانسالی اندک است و من هم از این قاعده مستثنی نیستم اما این توضیحات دلیل بیکاری من نیست! مهمترین دلیل کم کاری من درگیر شدن در پروژههایی بود که روند ساخت طولانی داشتند، مثل فیلم سینمایی «دریاچه ماهی» که به تازگی اکران شد.
البته در این مدت اتفاق خوبی هم رخ داد و آن بازگشت شما به صحنه تئاتر بود، بعد از سالها در نقشی سخت به تئاتر برگشتید بازی در نقش شیخ اشراق شهاب الدین سهروردی باید تجربه جالبی باشد...
بله واقعا خوب بود. اصولا بازگشت به ریشهها برای همه خاطرهانگیز است. سالها شرایط حضور در تئاتر را نداشتم اما زمانی که به من پیشنهاد شد پذیرفتم و تجربه خوبی رقم خورد. امیدوارم شرایط ضبط این کار به صورت تله تئاتر فراهم شود تا آنهایی که خارج از ایران هستند یا در شهرستان زندگی می کنند هم بتوانند کار را ببینند. شاید روزی هم از شبکه آیفیلم پخش شود.
خیلی ها معتقدند که در قبال شخصیتهایی که جزو میراث فرهنگی ما محسوب میشوند مثل خیام، سهروردی، خاقانی، سعدی، حافظ و... کم کاری شده. فکر میکنید ایفای نقش شهاب الدین سهروردی و اجرای نمایشی با مضمون زندگی این شخصیت مهم فرهنگی میتواند سرآغاز یک حرکت فرهنگی باشد؟
امیدوارم. همین که در مورد این مفاخر نتوانستهایم یک فیلم سینمایی بسازیم و اندیشههای سرزمینمان را به دنیا عرضه کنیم بسی جای تاسف دارد البته نتیجه بی توجهی ما مصادره این شخصیتهاست. آن هم از سوی کشورهایی که روزگاری جزیی از ایران بودهاند و همه پیشینه هویتی آنها در ذیل تمدن ایران قابل بررسی است. من تحصیل کرده تئاترم و آرزویم این بود که اگر از من پرسیدند چه کارهای بگویم بازیگر تئاتر.. اما خیلی اتفاقها دست به دست هم میدهد که عرصههای مشترکی را تجربه کنی مثل سینما و تلویزیون. امیدوارم تئاتر رونق بگیرد و سالنهای تئاتر همیشه مملو از تماشاگر باشد. خوشحالم که تئاتر با همه تنگناها و محدودیتها از سینما و تلویزیون با آن همه امکانات کارکرد فرهنگی و تمدنی بارزتری دارد.
این روزها برای بازی در فیلم«87 متر» مقابل دوربین کیانوش عیاری حاضر شدهاید. از این تجربه برای مخاطبان ما بگویید..
بازی در مقابل دوربین کیانوش عیاری برای هر بازیگری افتخار است و طبعا من هم از این قاعده مستثنی نیستم. کیانوش عیاری پدیدهای در عرصه فیلمسازی است و به خصوص در برخورد با مفهوم بازیگری دنیای جدیدی را برای بازیگر به وجود میآورد. باید هرآنچه آموختی فراموش کنی و در کلاس درس او شاگردی کنی... من خوشحالم که در این مجموعه حضور دارم و امیدوارم بعد از مدتها سریالی خوب به سبک و سیاق سالهای قبل ببینیم. تصویربرداری کار شروع شده و احتمالا بیش از یک سال کار به طول میانجامد.
حضور دوباره شما در تلویزیون برای مردم که بازیهای خوب شما را در سریالهایی مثل «تصویر یک رویا»، «پرده نشین» و ... به خاطر دارند خبر خوبی است...
برای خودم هم باعث افتخار است. مخاطبان میلیونی تلویزیون برای من همیشه مهم هستند و به نظرم دیده شدن، ارتباط برقرار کردن و بازی برای این خیل میلیونی بسیار ارزشمند است. از این بابت خوشحالم و امیدوارم مثل کارهایی که شما اشاره کردید با استقبال مردم مواجه شود.
*مصاحبهکننده: غزل نهانی برای وبسایت آیفیلم (آذر ۱۳۹۶)